




تابلوی شیرجه در دایره معنای شعر حافظ: رواق منظر چشم من آشیانه توست اثر گالری چارگوش مدل 2242
14,000,000 28%
10,000,000 تومان
شرح هنری مفهومی تابلوی بوم شیرجه در دایره معنای شعر حافظ: رواق منظر چشم من آشیانه توست تصویری از چشم دل، آشیان راز و آغوش ابدیت
مقدمه:
هنر، آنگاه که با بال شعر پرواز کند و به مدد حکمت، ژرفای هستی را بکاود، میتواند آثاری خلق کند که نه تنها چشم را بنوازند، بلکه دل را تسخیر کنند و جان را به پرواز درآورند. تابلوی "شیرجه در دایره معنا"، که با الهام از دو بیت نورانی حافظ، لسانالغیب، نقش بسته است، مصداق کامل این همنشینی مبارک است. این اثر، با بهرهگیری از ترکیببندی بدیع، رنگپردازی نمادین و تلفیق فرمهای انسانی و خطاطی، روایتی تصویری از سفر درونی انسان در جستجوی حقیقت و آغوش معشوق ازلی است. این تابلو، نه تنها تفسیری هنری از شعر حافظ است، بلکه خود، دعوتی است به بیننده برای شیرجهای در اقیانوس معنا و نگاهی رو به ابدیت. این شرح، کوششی است برای غواصی در لایههای هنری، ادبی، مفهومی و معنوی این تابلوی تلفیقی گالری چارگوش، تا شاید گوشهای از راز آشیان دل و دام و دانه معشوق آشکار گردد.
بخش اول: نجوا با معشوق در کلام حافظ - دل، آشیان و دام و دانه
برای درک عمیق تابلو، ابتدا لازم است به کالبدشکافی دو بیت انتخابی از غزل دلنشین حافظ بپردازیم:
بیت اول: رواق منظر چشم من آشیانهٔ توست / کرم نما و فرود آ که خانه خانهٔ توست
۱. رواق منظر چشم من: این عبارت، استعارهای زیبا و عمیق است. "چشم"، نماد دیدن، ادراک و بصیرت است. "منظر چشم"، یعنی فضای دید چشم، عالم مشهودات. "رواق" در معماری، قسمتی سرپوشیده و غالباً نیمهباز است که به فضایی وسیعتر (مثلاً حیاط) مشرف است و مکانی برای استراحت و تأمل محسوب میشود. "رواق منظر چشم من"، میتواند نمادی از: * فضای ادراک و آگاهی درونی انسان: عالمی که انسان با چشم دل خود درک میکند. * قلب انسان: که در عرفان، جایگاه اصلی تجلیات الهی است و از حواس ظاهری فراتر میرود. * دیدگاه و منظر انسان به عالم هستی: فضایی که جهان از نگاه انسان در آن شکل میگیرد.
۲. آشیانهٔ توست: "آشیانه"، نماد مکان آرامش، سکونت و تعلق است. اینکه رواق منظر چشم شاعر "آشیانهٔ تو" (معشوق/خداوند) است، به این معناست که: * قلب انسان، جایگاه حضور الهی است: معشوق ازلی، مکانی جز دل عاشق ندارد. * ادراک حقیقی عالم، تنها با حضور معشوق ممکن است: چشم دل، تنها زمانی به حقیقت میبیند که معشوق در آن آشیان گزیده باشد. * تمام هستی در نگاه عارف، تجلیگاه معشوق است: رواق منظر چشم عارف، هر چه را میبیند، جلوهای از معشوق مییابد.
۳. کرم نما و فرود آ: این مصرع، درخواستی عاجزانه و مشتاقانه از معشوق است. "کرم نما"، یعنی بزرگواری کن، بخشش نما، فیض برسان. "فرود آ"، یعنی نازل شو، تجلی کن، در این آشیانه ساکن شو. این درخواست، بیانگر نیاز مبرم سالک به حضور و عنایت الهی است. معشوق در مرتبهای والاست و سالک از او میخواهد که به بخل و لئامت رفتار نکند و با نزول خود، آشیانه دل را منور سازد.
۴. که خانه خانهٔ توست: این بخش، دلیل و توجیه درخواست قبلی است. شاعر میگوید که این دل یا این جهان ادراک، در اصل و مالکیت، "خانهٔ تو" است. یعنی: * وجود انسان، ملک مطلق خداوند است: انسان از خود هیچ ندارد و هر چه هست، از اوست. * این خانه (دل) برای سکونت معشوق ساخته شده است: هدف خلقت انسان، آینه تمامنمای حق شدن و محل تجلی او بودن است. * معشوق بر خانه خود حق دارد: او میتواند هر زمان که بخواهد، در خانه خود (دل بنده) فرود آید. این مصرع، هم بیانگر نهایت تسلیم و اقرار به مالکیت مطلق الهی است و هم بیانگر نهایت شوق و انتظار برای حضور صاحبخانه حقیقی.
ارتباط دو مصرع اول: ارتباط روشن است؛ چون قلب یا عالم ادراک انسان، خانه و آشیانه معشوق است، پس شایسته و بایسته است که معشوق نیز کرم نماید و در آن فرود آید. این دو مصرع، تصویر زیبایی از رابطه عاشق و معشوق، بنده و خدا، و انتظار برای تجلی و حضور را به نمایش میگذارند.
بیت دوم: به لطفِ خال و خط از عارفان ربودی دل / لطیفههای عجب زیرِ دام و دانهٔ توست
۱. به لطفِ خال و خط: "خال و خط" در ظاهر به زیباییهای صورت (خال و خط ریش یا ابرو) اشاره دارد که موجب دلبری میشوند. اما در عرفان، این عبارت میتواند نمادی از: * تجلیات صفات و اسماء الهی: خال میتواند نماد نقطه وحدت در کثرت و خط نماد کثرت صفات و تجلیات باشد. * جمال و جلال الهی: لطف خال اشاره به جمال دلربا و لطف خط اشاره به هیبت و عظمت جلال دارد. * جلوههای ظاهری و باطنی معشوق: که دل عارفان را میربایند.
۲. از عارفان ربودی دل: "عارفان"، کسانی هستند که به معرفت حق رسیدهاند و باطنبین شدهاند. "ربودن دل"، به معنای جذب کردن، شیفته کردن و به سوی خود کشاندن است. معشوق با جلوههای زیبایی خود (چه در عالم ظاهر و چه در عالم معنا)، دل عارفان را میرباید. این ربودن، نه به اجبار، بلکه از سرِ لطف و کشش معشوق است که دل مستعد عارف را به سوی خود میکشد.
۳. لطیفههای عجب زیرِ دام و دانهٔ توست: این بخش اوج بیان هنرمندانه و عارفانه حافظ است. "دام و دانه"، ابزاری برای شکار هستند و در اینجا استعارهای است برای: * جلوهها و تجلیات معشوق: که سالک را به سوی خود جذب میکنند. * ابتلا و امتحان الهی: که در مسیر سلوک برای سالک پیش میآید. * تدبیر و لطف پنهان الهی: که در ظاهر ممکن است سخت یا ناخوشایند به نظر برسد، اما در باطن حامل خیر و حکمت است. "لطیفههای عجب"، یعنی نکات دقیق، ظریف و شگفتانگیزی که پنهان هستند. این لطیفهها، زیرِ "دام و دانه" معشوق قرار دارند. یعنی: * حکمت و لطف الهی در پس ابتلائات پنهان است: آنچه در ظاهر دام به نظر میرسد، در باطن حاوی لطفی شگرف است. * رازهای معرفت در پس جلوههای معشوق نهفته است: باید از ظاهر خال و خط گذشت و به باطن لطیفهها رسید. * مسیر سلوک پر از نکات ظریف و شگفتانگیز است: که تنها با بصیرت و توکل قابل درک هستند. "زیرِ دام و دانه توست"، یعنی این لطیفهها در اختیار و تحت تدبیر معشوق هستند و تنها با اراده و لطف او برای سالک آشکار میشوند.
ارتباط دو مصرع دوم: این دو مصرع، به شیوه جذب و هدایت عارفان توسط معشوق اشاره دارند. معشوق با زیباییهای ظاهری و باطنی خود، دل عارفان را میرباید و در پس این ربودن و در زیر آنچه ممکن است دام یا دانه به نظر رسد، لطایف و اسرار شگفتانگیزی نهفته است که تنها نصیب عارفان حقیقی میشود.
ارتباط کلی دو بیت: بیت اول به جایگاه معشوق در دل عاشق و درخواست حضور او میپردازد، و بیت دوم به شیوه دلبری و جذب معشوق از عارفان و اسرار پنهان در این مسیر اشاره دارد. هر دو بیت در فضای عشق عرفانی و رابطه سالک و معشوق سیر میکنند و بر محوریت دل به عنوان خانه معشوق و جاذبه بیبدیل او تأکید دارند.
بخش دوم: کالبد هنری تابلو - فرم، رنگ و ترکیب
تابلوی "شیرجه در دایره معنا"، با تلفیق عناصر بصری، این مفاهیم عمیق حافظانه را به تصویر میکشد:
۱. زمینه خاکی و کاهگلی: این زمینه، نمادی از: * عالم خاک و ماده: اشاره به بُعد مادی وجود انسان و جهان. انسان از خاک آفریده شده و زندگی او بر روی زمین خاکی میگذرد. * سادگی و اصالت: یادآور معماری سنتی ایران و فضاهای روستایی و اصیل. این میتواند حس ریشهداری و ارتباط با سنت را القا کند. * سادگی و بیتکلفی دل: شاید اشارهای به پاکی و سادگی دلی باشد که شایسته آشیان معشوق است. * چالشهای دنیای مادی: زمینه خاکی میتواند نمادی از دشواریها و تعلقات دنیای مادی باشد که سالک در آن به دنبال معناست.
۲. دایره خوشنویسی: دایره، یکی از کاملترین اشکال هندسی و نمادی جهانشمول است که در این تابلو نقش محوری دارد: * وحدت: نماد وحدت وجود و ذات احدیت که همه کثرات در آن جمع میشوند. * ابدیت و بینهایت: دایره آغاز و پایان ندارد و نمادی از ابدیت و بیکرانگی است. * عالم معنا یا عالم غیب: فضایی که فراتر از جهان مادی و ظواهر است. * کمال و تمامیت: نماد کمال مطلوب سالک و تمامیت حقیقت. * چرخه هستی: نمادی از چرخه آفرینش، حیات و ممات. * آشیانه معشوق: دایره میتواند تجسمی از آشیانه معشوق باشد که در بیت اول به آن اشاره شده است؛ فضایی مقدس و امن برای حضور الهی. * خوشنویسی در دایره: قرار گرفتن شعر حافظ در این دایره، به کلام قداست و ابدیت میبخشد. شعر، حاوی حقیقت ابدی و کمال است که در این دایره متجلی شده است. خطوط خوشنویسی که دایره را شکل میدهند، گویی خود، امواج معنا و حقایق هستند که در این عالم در گردشند.
۳. طرح شیرجهای فرد در دایره: این فرم انسانی در حال شیرجه یا سقوط در دایره، نمادی بسیار گویا و پرمعناست: * سالک و جستجوگر: این فرد، نمادی از انسان سالک است که در جستجوی حقیقت و معناست. * شیرجه در اقیانوس معنا: عمل شیرجه، نمادی از ورود آگاهانه و بیباکانه به عمق معانی، به عالم غیب، یا به اقیانوس بیکران وجود معشوق است. این شیرجه، نیازمند شجاعت و تسلیم است. * سقوط در آغوش معشوق: سقوط میتواند نمادی از فنای خود و تسلیم در برابر اراده الهی باشد که نتیجهاش افتادن در آغوش پرمهر معشوق است. * رهایی از قید ماده: فرد در حال معلق بودن، از قید جاذبه زمین (نماد عالم ماده) رها شده و در فضایی روحانی شناور است. * تمرکز بر درون: شیرجه به سوی مرکز دایره، نشاندهنده تمرکز سالک بر عالم درون و جستجوی حقیقت در باطن خویش است.
۴. نگاه رو به ابدیت: این ویژگی در توصیف طرح شیرجهای آمده است. نگاه فرد در حال شیرجه، رو به بالاست یا به نقطه نامعلومی در افق که تداعیکننده ابدیت است. این نگاه، نمادی از: * اشتیاق به وصال: نگاه عاشق به سوی معشوق ازلی. * جستجوی حقیقت متعالی: نگاه سالک به سوی حقایق فرامادی و ابدی. * امید به آینده روحانی: نگاه به سوی بقای بالله و حیات جاودان.
۵. چهره بانوی با نگاه رو به بالا و در جستجوی معنا: این عنصر در گوشه تابلو، لایه معنایی دیگری را اضافه میکند: * بُعد زنانه وجود یا انسان به طور کلی: نمایانگر انسان (فارغ از جنسیت) یا بُعد پذیرا و شهودی در مسیر جستجو. * جستجوگر معنای زندگی: این چهره، نمادی از انسان معاصر است که در دنیای پرهیاهوی امروز، به دنبال معنای عمیق زندگی است. * نگاه رو به بالا: مشابه نگاه فرد در حال شیرجه، نمادی از طلب، اشتیاق و جستجوی حقیقت در عالم بالا. * قرارگیری در گوشه: شاید نشاندهنده این باشد که جستجوی معنا، گاهی در حاشیه زندگی روزمره قرار میگیرد، یا اینکه این چهره، نظارهگری است بر واقعه اصلی (شیرجه در دایره معنا) و در حال تأمل بر آن است. همچنین میتواند نمادی از نگاه زنانه یا بُعد شهودی باشد که در گوشهای از ذهن یا هستی قرار دارد.
۶. طراحی تلفیقی اختصاصی گالری چارگوش: این نشان میدهد که اثر، ترکیبی از تکنیکها و سبکهای مختلف است که به صورت سفارشی برای بیان این مفهوم طراحی شده است. تلفیق خطاطی، نقاشی و طراحی فیگوراتیو، به اثر پیچیدگی و عمق بیشتری میبخشد.
بخش سوم: تفسیر هنری-ادبی و مفهومی - آشیانی به وسعت دایره، شیرجهای به عمق معنا
این تابلو، با ترکیب هنرمندانه عناصر بصری و شعر حافظ، تفسیری عمیق و چندلایه از مفاهیم عرفانی ارائه میدهد:
۱. زمینه خاکی و دایره معنا: زمینه خاکی، تداعیکننده عالم مادی و محدودیتهای آن است. در مقابل، دایره خوشنویسی که در این زمینه قرار گرفته، نمادی از عالم معنا، بیکرانگی و حضور الهی است. این ترکیب، نشان میدهد که انسان در عین زیستن در جهان خاکی، میتواند با چشم دل و با استفاده از کلام نورانی (شعر حافظ)، وارد عالم معنا شود و به آشیان معشوق دست یابد. دایره، حریمی مقدس است که در دل خاک واقع شده، گویی دل مؤمن در میان تعلقات مادی، حریمی برای معشوق است.
۲. فرد در حال شیرجه، تجسم "فرود آ": فرد در حال شیرجه یا سقوط در دایره، تجسمی هنری از پیام بیت اول حافظ است: "کرم نما و فرود آ که خانه خانه توست". این فرد، هم میتواند نمادی از انسان باشد که خود را در خانه معشوق (دایره معنا) رها میکند و هم میتواند نمادی از تجلی معشوق باشد که به درخواست عاشق، در آشیانه دل او (دایره) فرود میآید. حالت معلق و بیوزنی، حس رهایی از قید نفس و ماده را القا میکند که لازمه ورود به این عالم است.
۳. خوشنویسی دایرهای و دام و دانهٔ معنوی: خوشنویسی که دایره را شکل داده، خود دام و دانهای است که عارفان را به سوی خود میکشد. زیبایی خط، آهنگ کلمات، و عمق معنای شعر، همگی جاذبهای دارند که دل سالک را به سوی خود میربایند. دایرهای بودن خطاطی، نمادی از این کشش دائمی و بینهایت است. هر خط و هر کلمه، لطیفهای است که در زیر دام زیبایی ظاهر خط و دانه معنای شعر پنهان شده است. فرد در حال شیرجه، دقیقاً در حال ورود به این دام و دانه دلربا و پر از لطایف است.
۴. چهره بانوی جستجوگر و نگاه رو به ابدیت: قرار گرفتن چهره بانوی با نگاه رو به بالا، ارتباط میان جستجوی معنای زندگی در عالم ظاهر و شیرجه در عالم معنا را برقرار میکند. این چهره، نمادی از انسانِ در حال طلب است که از عالم مادی (زمینه خاکی) به سوی عالم معنا (دایره و فرد در حال شیرجه) مینگرد و با نگاهش، حسرت و اشتیاق رسیدن به آن عالم و درک ابدیت را بیان میکند. نگاه او، نگاهی است که "منظر" چشم را میسازد؛ منظری که آشیانه معشوق است و او در آن به دنبال یافتن جای پای معشوق است.
۵. تلاقی عالم ظاهر و باطن: تابلو به زیبایی تلاقی عالم ظاهر (زمینه خاکی، چهره انسانی) و عالم باطن (دایره معنا، شعر حافظ، فرد در حال شیرجه در فضای روحانی) را نشان میدهد. این اثر، بیانگر این حقیقت عرفانی است که عالم معنا در دل عالم ماده پنهان است و انسان با چشم دل و با هدایت کلام حق، میتواند این حجاب را کنار زند و به آن دست یابد.
۶. ریتم و حرکت در تابلو: ریتم بصری تابلو، از حرکت دایرهای خوشنویسی و فرم پویا و در حال حرکت فرد در حال شیرجه ناشی میشود. این ریتم، حس سیالیت، پویایی و بیقراری درونی سالک را در مسیر جستجو القا میکند. نگاه رو به بالای هر دو فرم انسانی نیز به این حرکت و جهتگیری به سوی عالم بالا و ابدیت تأکید دارد.
بخش چهارم: تفسیر معنوی - از دل خاکی تا آشیان افلاکی
تابلوی "شیرجه در دایره معنا"، حاوی لایههای عمیق معنوی و عرفانی است که با آموزههای حافظ و تصوف در هم آمیخته است:
۱. دل، حرم الهی: مفهوم اصلی بیت اول حافظ، تأکید بر قداست و جایگاه والای قلب انسان به عنوان آشیانه و خانه معشوق است. تابلو با نمایش دایره معنا در دل زمینه خاکی و قرار دادن فرد در حال ورود به آن، این مفهوم را به صورت بصری القا میکند که قلب انسان (دایره)، با وجود زندگی در عالم خاک، حرمی است که شایسته حضور الهی است.
۲. لطف و کرم الهی، عامل جذب: درخواست "کرم نما و فرود آ"، بیانگر نیاز انسان به لطف و عنایت الهی برای رسیدن به وصال است. بخش دوم شعر نیز به "لطف خال و خط" و "لطیفههای عجب زیر دام و دانه" اشاره دارد. این تابلو، با نمایش فردی که گویی توسط نیرویی نامرئی به داخل دایره کشیده میشود، این کشش و جذب الهی را به تصویر میکشد. این شیرجه، نه صرفاً یک عمل ارادی، بلکه نتیجه جذب و کرم معشوق است.
۳. مسیر سلوک، شیرجهای آگاهانه: شیرجه در دایره معنا، نمادی از ورود آگاهانه سالک به مسیر سلوک است. این ورود، نیازمند رهایی از تعلقات دنیوی (که با زمینه خاکی تداعی میشود) و تسلیم در برابر جریان عشق و معرفت است. نگاه رو به ابدیت فرد، نشان میدهد که این مسیر، مقصدی جز وصال و بقای ابدی ندارد.
۴. دام و دانه، ابزار هدایت پنهان: "دام و دانه" در شعر حافظ، به معنای ابتلائات، زیباییها، و هر آنچه که معشوق برای جذب و هدایت سالک به کار میبرد، تفسیر میشود. تابلو با قرار دادن شعر حافظ در دایرهای که فرد در آن شیرجه میزند، نشان میدهد که خودِ کلام حق و معانی پنهان در آن، "دام و دانه"ای هستند که سالک را به سوی حقیقت میکشانند. زیبایی خط و عمق معنا، لطیفههای عجیبی هستند که در این دام و دانه پنهان شدهاند.
۵. جستجوی معنا و ارتباط با ابدیت: چهره بانوی جستجوگر، نمادی از عطش انسان برای یافتن معنای زندگی در این جهان گذراست. نگاه او به سوی بالا، به ابدیت و عالم معنا که با دایره و فرد در حال شیرجه نمایش داده شده، پیوند جستجوی زمینی معنا با دستیابی به حقایق متعالی و ابدی را نشان میدهد. معنای حقیقی زندگی، در اتصال به ابدیت و سکونت معشوق در آشیان دل نهفته است.
۶. وحدت در کثرت: دایره، نماد وحدت است که شعر (کثرت کلمات) را در بر گرفته است. این ترکیب، بیانگر مفهوم وحدت در کثرت است؛ اینکه حقیقت مطلق (وحدت) در قالب کثرات (کلمات، تجلیات) ظاهر میشود و سالک با گذر از کثرت به وحدت میرسد. فرد در حال شیرجه، از عالم کثرت (زمینه خاکی) وارد عالم وحدت (دایره) میشود.
بخش پنجم: دعوت به تأمل - نگاهی به آینه دل و آغوش ابدیت
این تابلوی هنری، دعوتی است تأملبرانگیز برای هر بینندهای که به دنبال معنا و حقیقت است:
۱. تأمل در آشیان دل: آیا قلب من نیز آشیانه معشوق است؟ چقدر در را برای ورود او باز گذاشتهام؟ تابلو بیننده را به بازنگری در فضای درونی خود و آمادگی برای پذیرش حضور الهی دعوت میکند.
۲. تأمل در شیرجه در معنا: چقدر جرأت شیرجه زدن در عمق معانی را دارم؟ آیا از رها کردن تعلقات و ورود به فضای ناشناخته روحانی هراس دارم؟ تابلو شجاعت و تسلیم لازم برای این شیرجه را یادآوری میکند.
۳. تأمل در دام و دانه معشوق: در زندگی من، "دام و دانه" معشوق چیست؟ چه چیزهایی مرا به سوی حقیقت میکشانند، حتی اگر در ظاهر سخت یا ناخوشایند باشند؟ تابلو بیننده را به بصیرت در دیدن لطف الهی در پس ابتلائات دعوت میکند.
۴. تأمل در جستجوی معنا: معنای واقعی زندگی چیست و چگونه میتوان آن را یافت؟ آیا نگاه من نیز مانند چهره در تابلو، رو به ابدیت و عالم معناست؟
۵. هنر به مثابه راهی به ابدیت: این تابلو نشان میدهد که هنر، به ویژه آنگاه که با حکمت و شعر عارفانه آمیخته شود، میتواند راهی برای ارتباط با عالم معنا و نگاهی به سوی ابدیت باشد. بیننده با تماشای این اثر، نه تنها از زیبایی آن لذت میبرد، بلکه به سفری درونی و روحانی دعوت میشود.
نتیجهگیری: رقصی در دایره نور، نگاهی به بینهایت
تابلوی "شیرجه در دایره معنا" با الهام از ابیات درخشان حافظ، اثری است تلفیقی و عمیق که با زبانی هنری و نمادین، به بیان مفاهیم کلیدی عرفان، چون جایگاه قلب به عنوان آشیان معشوق، کشش و لطف الهی، و سفر سالک به سوی حقیقت میپردازد. زمینه خاکی، نمادی از جهان مادی است که در دل آن، دایره خوشنویسی به عنوان آشیانه معنا و ابدیت میدرخشد. فرد در حال شیرجه، تجسمی پویا از سالکی است که بیباکانه به سوی عمق معنا و آغوش معشوق گام برمیدارد و نگاهش رو به ابدیت است. چهره بانوی جستجوگر نیز، بیانگر عطش انسان برای یافتن معنای زندگی و پیوند با حقایق متعالی است.
این تابلو، فراتر از یک اثر هنری صرف، دعوتی است به بیداری درونی، شجاعت در مسیر سلوک و نگاهی دوباره به قلب به عنوان مقدسترین مکان و آشیان معشوق ازلی. این اثر، به زیبایی نشان میدهد که چگونه هنر میتواند زبان گویای عرفان باشد و مفاهیم انتزاعی را در قالب فرمها و رنگهای دلنشین به تصویر کشد. "شیرجه در دایره معنا"، نه تنها شرحی بر شعر حافظ، بلکه خود تجربهای است بصری از ورود به عالم معنا و نگاهی عاشقانه به سوی بینهایت. این اثر، یادآوری میکند که خانه معشوق در همین نزدیکی است، در رواق منظر چشم ما، و تنها کافی است که با کرم او و با شجاعت شیرجهای، خود را در آغوش بیکرانش رها کنیم.
- با تکنیک طراحی دیجیتال و چاپ بسیار نفیس - طراح: احمد قلی زاده
- مجموعه تابلوهای گالری چارگوش با بیش از یک دهه خلق آثار هنری تلاشی است برای ارتقای زبان بیان هنر ایران زمین.
- این آثار دارای فضا سازی های عمیق و مجموعه بسیار گسترده ای از طرح های زیبای مفهومی و اورینتال فارسی با الهام از سروده های اساطیر ادبی ایران زمین، تلفیقی از عشق و فضای لامتنهیست از نور بسوی زیبایی ... - این آثار با تکنیک دیجیتال طراحی و با چاپ بسیار نفیس پنجره ای متفاوت از انتخاب طرح و هنر پارسی را به مردم هنردوست ایران زمین تقدیم نموده اند