

تابلو بوم نقاشیخط عشق بشکافد فلک را صد شکاف گالری چارگوش مدل 7631
تفسیری بر تابلو نقاشی خط عشق بشکافد فلک را صد شکاف، در اقلیمِ عشقِ مولانا، عشق، شکافنده آسمان
مقدمه: از شورِ مولانا تا تجسمِ عشق
در گسترهی بیکران ادبیات عرفانی ایران، مولانا جلالالدین محمد بلخی، با کلامی پرشور و عمیق، به بیان مفاهیم والای عشق، حرکت و رهایی پرداخته است. شعر او، پلی است میان دلهای شیفته و زبانی است برای بیان ناگفتهها. تابلوی "عشق بشکافد فلک را صد شکاف" نمونهای بینظیر از همنشینی دلانگیز شعر و نقاشی معاصر است؛ جایی که بوم نقاشی به مثابه صحنهای برای اجرای ملودی جاودانهی مولانا بدل میشود. این اثر، فراتر از یک نقاشی، یک گفتگوی عمیق میان زبان تغزل و زبان تصویر است. هنرمند با تلفیق سنت خوشنویسی ایرانی و تکنیکهای نقاشی آبستره (انتزاعی)، یک اثر هنری مفهومی و فرهنگی خلق کرده که فراتر از یک تابلوی تزئینی، بیانیهای عمیق در باب معنای عشق، قدرت و رهایی است. این تابلو، با تکیه بر ابیات مولانا، مخاطب را به سفری درونی دعوت میکند؛ سفری به اقلیمِ عشق، جایی که "عشق"، حتی "فلک" را میشکافد.
بخش اول: کالبد اثر؛ منظرهای از آسمان و زمین
1.1. پالت رنگی و فضای آبستره: آرامشی از جنسِ پاکی
اولین چیزی که در این تابلو، چشم را خیره میکند، ترکیببندی رنگی قدرتمند و آبستره آن است. زمینه با استفاده از رنگهای آبی روشن، کرم و طلایی، حسی از آرامش، پاکی و معنویت را القا میکند. رنگ آبی روشن، نمادی از آسمان، دریا و پاکی است. این رنگ، به خوبی با مفهوم "فلک" در شعر مولانا همخوانی دارد. رنگ کرم، نمادی از سادگی، اصالت و زمین است، در حالی که رنگ طلایی، با درخشش خود، نمادی از نور، امید و حقیقت الهی است. این ترکیب رنگی، یک منظرهی آرام و معنوی را تداعی میکند که در آن، آسمان و زمین درهم آمیختهاند.
1.2. خوشنویسی و فرم: رقصِ کلمات در فضایی رویاگونه
خوشنویسی در این اثر، به شکلی جسورانه و خلاقانه به کار رفته است. شعر مولانا، "عشق بشکافد فلک را صد شکاف"، با خطی درشت و با رنگهای مختلف در سراسر تابلو کار شده است. خطوط مشکی، تابلو را به چند قسمت تقسیم کردهاند که میتواند نمادی از "شکافهایی" باشد که "عشق" در "فلک" ایجاد میکند. این خوشنویسی، تنها متن شعر، بلکه احساس و حال و هوای آن را نیز منتقل میکند. خطوط کشیده و بلند، حسِ حرکت، پویایی و رهایی را القا میکنند، گویی کلمات در حال رقصیدن در فضایی بیکران هستند. این خوشنویسی، مانند یک رودخانهی پرشور، در طول بوم جریان دارد و توجه مخاطب را به خود جلب میکند.
1.3. تلفیق شعر و نقاشی: تبدیل کلمات به مرهم
یکی از برجستهترین ویژگیهای این تابلو، تلفیق شعر با نقاشی است. هنرمند، کلمات را به مثابه مرهمی بر بوم نقاشی به کار برده است. رنگهای طلاییِ خوشنویسی، نمادی از نور، شفا و جلال الهی است. این رنگ، در زمینه آرام و پاکِ تابلو، مانند یک داروی شفابخش عمل میکند. این تابلو، یک ترجمهی بصری از شعر مولانا است که به مخاطب اجازه میدهد شعر را "ببیند" و از آن فراتر، "حس" کند.
بخش دوم: روح اثر؛ در اقلیمِ عشقِ مولانا
2.1. "عشق بشکافد فلک را صد شکاف"؛ اوجِ قدرتِ عشق
این عبارت، هستهی اصلی و قلب تپندهی این تابلو است. "عشق"، در ادبیات عرفانی، یک نیروی مطلق و بینهایت است که از هر قدرتی فراتر است. "فلک"، نمادی از جهانِ هستی، قوانینِ آن و حتی سرنوشت است. "شکافتنِ فلک"، نمادی از قدرتِ بینظیرِ عشق است که میتواند تمام قوانین و محدودیتهای جهانِ مادی را درهم بشکند. این تابلو، با برجسته کردن این عبارت، این پیام را منتقل میکند که عشق، قدرتِ رهاییِ بینظیری دارد.
2.2. "صد شکاف"؛ نمادِ بینهایت
"صد شکاف" در اینجا، نه به معنای دقیقِ عدد ۱۰۰، بلکه به معنای بینهایت و بیشمار است. این تابلو، با به تصویر کشیدن این مفهوم، به ما یادآوری میکند که قدرتِ عشق، بیحد و حصر است و میتواند تمام محدودیتها و مرزها را درهم بشکند.
2.3. تلاشی برای ارائهی مفهومی تصویری
این تابلو، یک ترجمهی بصری از شعر مولانا است. هنرمند به جای اینکه شعر را صرفاً بر روی بوم بنویسد، آن را به یک منظرهی مفهومی تبدیل کرده است. زمینه آرام و پاکِ تابلو، نمادی از "فلک" است؛ و خوشنویسی پرشور و درهم، نمادی از "عشق" است که "فلک" را میشکافد. این تابلو، به مخاطب اجازه میدهد که شعر را "ببیند" و از آن فراتر، "حس" کند.
بخش سوم: تحلیل هنری و رویکرد مینیمالیستی
3.1. رویکرد مینیمالیستی و آبستره: تمرکز بر جوهر معنا
هنرمند با انتخاب یک رویکرد مینیمالیستی و آبستره، تنها بر جوهر اصلی مفاهیم تمرکز کرده است. در این تابلو، جزئیات اضافی حذف شدهاند و تنها خطوط، رنگها و کلمات باقی ماندهاند. این رویکرد، به مخاطب اجازه میدهد که بدون حواسپرتی، به جوهر اصلی معنا توجه کند. در هنر آبستره، "احساس، تصویر است". در اینجا نیز، با حذف جزئیات، تنها احساسِ عشق، قدرت و رهایی باقی میماند که به زیبایی هرچه تمامتر بیان شده است.
3.2. تابلویی برای قلبها و روحها
این تابلو، یک اثر هنری نیست که تنها برای تماشا باشد. این اثر، یک مدیتیشن بصری است. این تابلو، به ما یادآوری میکند که در دنیای پرهیاهو و مادیگرای امروز، هنوز هم میتوان از پسِ پیچیدگیها، به رهاییِ مطلق رسید. این تابلو، یک سرمایهگذاری هنری است که هر روز، با نگاه به آن، میتوان به یادآوری این نکتهی بنیادین پرداخت که عشق، جوهر اصلی وجود ما و تنها راهِ رهایی است.
نتیجهگیری: تجلی حقیقت در کالبد هنر
تابلوی "عشق بشکافد فلک را صد شکاف"، یک اثر جامع و عمیق است که با تلفیق بینظیر خوشنویسی و نقاشی، یک تجربهی بصری و معنوی بیهمتا را ارائه میدهد. این اثر، نه تنها یک تصویر زیبا، بلکه یک کتابِ گشوده است که هر بار با نگاه به آن، میتوان فصلی تازه از عشق، قدرت و رهایی را ورق زد. این تابلو، بیانگر این حقیقت است که هنر، گاهی قادر است از کلمات فراتر رود و نادیدهها را به تصویر بکشد. این اثر، به هر خانهای که وارد میشود، نه تنها زیبایی، بلکه عمق، تفکر و آرامش را به ارمغان میآورد؛ آرامشی که ریشه در کلام جاودانهی مولانا دارد.
- با تکنیک طراحی دیجیتال و چاپ بسیار نفیس - طراح: احمد قلی زاده
شد چنین شیخی گدای کو به کو
عشق آمد لاابالی اتقوا
عشق جوشد بحر را مانند دیگ
عشق ساید کوه را مانند ریگ
عشق بشکافد فلک را صد شکاف
عشق لرزاند زمین را از گزاف
مولانا
مجموعه تابلوهای گالری چارگوش با بیش از یک دهه خلق آثار هنری تلاشی است برای ارتقای زبان بیان هنر ایران زمین. این آثار دارای فضا سازی های عمیق و مجموعه بسیار گسترده ای از طرح های زیبای مفهومی و اورینتال فارسی با الهام از سروده های اساطیر ادبی ایران زمین، تلفیقی از عشق و فضای لامتنهیست از نور بسوی زیبایی ... این آثار با تکنیک دیجیتال طراحی و با چاپ بسیار نفیس پنجره ای متفاوت از انتخاب طرح و هنر پارسی را به مردم هنردوست ایران زمین تقدیم نموده اند.